- آیا میدانید سوره یوسف شرح حال امام زمان علیه السلام است؟
- یوسف چه اشكالی داشت كه برادران یوسف زیر بار او نمیرفتند: اذ قالوا لیوسف ... ونحن عصبة (یوسف، 8 ) تعصب آنها به قدرت خودشان، مال خودشان، ثروتشان و كارشان بود. آیا امّت با اهل بیت، رفتاری غیر از رفتار برادران یوسف با یوسف كردند؟
- امامت یك نپذیرفتن اول دارد و یك پذیرفتن آخر که در سوره یوسف نخست یک نپذیرفتن و در آخر پذیرفتن مطرح شده است .مهدویت یعنی پذیرفتن آخر از جانب امّت. امّتی كه نپذیرفته است دوباره بپذیرد. برادرانی كه از اول میگفتند: ...لیوسف ... احب الی ابینا منّا و ... لفی ضلال مبین، اقتلوا یوسف (یوسف، 8 و 9). این تمام جریان كربلا است. قتل همه امامان از باب: اقتلوا یوسف... یخل لكم وجه ابیكم (یوسف،9) است .
- دوباره اهلبیت در زمان حضرت مهدی بر میگردند: قالوا تالله لقد ... لخاطئین. این مهدویت است كه امّت اعم از شیعه و غیر شیعه، مانند برادران یوسف، همه آنها بگویند: قالوا تالله لقد اثرك الله علینا و ان كنّا لخاطئین(یوسف،91) حضرت هم بگوید: ...لا تثریب علیكم...(یوسف،92)
سوره یوسف و امام زمان (ع) |
.:: آنچه فراروی شماست تالیف خادم قرآن ، نویسنده این وبلاگ است که در تالیف آن از کتاب باران حکمت ،اثر محمد رضا رنجبر وسخنرانی های بزرگانی نظیر آیت الله حایری شیرازی و ... بهره برده ام . |
چرا امامان را کشتند ؟
امّت چه زمانی به سوی امام برمیگردد؟
آن روز آخری كه دستشان از همه چارهها كوتاه شد، آمدند و گفتند: ...یا ایها العزیز مسنا و اهلنا الضّر ... ان الله یجزی المتصدقین.(یوسف،92)
» چرا امامان را کشتند ؟
- آیا می توان با نفی دیگران اثبات شد ؟ آیا کارها با مکر و حیله و کید و نیرنگ پیش می رود؟ آیا زور بازو آدمی را محبوب و دلنشین می کند؟
پاسخ تمام این سوالات در قصه یوسف آمده است :
پاسخ تمام این سوالات در قصه یوسف آمده است :
لقد کان فی یوسف و اخوته آیات للسائلین ( سوره یوسف ، آیه 7 ) | نهفته است بسیار اندرز و پند
- اما پاسخ به سوال :
زهی مراتبی خوابی که به ز بیداری است
قصه برادران یوسف با بیداری شروع می شود که عین خواب و غفلت است . روزی به دور هم نشسته اند و با هم گفتگو می کنند :
اذ قالوا یوسف و اخوه احب الی ابینا منا و نحن عصبه
چه چیز مایه محبوبیت است ؟ |
.:: کسانی که به امید محبوبیت با تحمل سختی ها ، به اندام خود شکلی شکیل می دهند نمی دانند که آن ، نه تنها آن ها را دلنشین نکرده ، بلکه ته نشین خواهد ساخت .
|
آنگاه که گفتند : یوسف و برادرش نزد پدرمان محبوب تر از ما هستند ، حال آنکه ما خود گروهی نیرومندیم !
و تو همین جا می توانی خواب آلودگی آنها را درک کنی که بیچاره ها فکر می کردند آنچه مایه محبوبیت است ، هیکل و تیپ وقیافه و زور بازو و سینه ستبر داشتن است.
این درست همان خطایی است که امروز هم به روز است و چه بسا بسیاری که روزها و ماه ها چه رنچ ها و ملالت ها می کشند تا بازو و اندام خود را فرم داده و شکلی شکیل پیدا کنند آن هم به امید و آرزوی هیچ و پوچ و خام که مثلا در دل ها نشسته و دلنشین باشند حال آنکه این کارها نه تنها آن ها را دلنشین نکرده ، بلکه ته نشین خواهد ساخت و آن ها را پایین می کشد و از چشم می اندازد .
ان ابانا لفی ضلال مبین
و برادران یوسف گفتند : پدر ما گمراه است و راه را گم کرده است و آشکارا به بیراهه می رود چون هیچ نمی داند چه کسی را باید دوست داشته باشد ، او گمگشته مسیر عشق است ، یعنی عاشق است اما معشوق خود را اشتباهی گرفته است .
آن ها پس از مشورت با هم نتیجه گرفتند که عشق را نمی توان از دل پدر ربود ، پس تنها راه ربودن یوسف است
و حال تو ببین :
از حسد بر یوسف مصری چه رفت
یکی از آن میان گفت :
اقتلوا یوسف
یوسف را بکشید .
امام را کشتند تا تحت الشعاع قدرت و یا محبوبیت او قرار نگیرند . آیا امّت با اهل بیت، رفتاری غیر از رفتار برادران یوسف با یوسف كردند؟
|
» امّت چه زمانی به سوی امام برمیگردد؟
"کسی که کنار دریاست چه غمی دارد از اینکه دستش یا جامه اش آلوده شود ؟"
و این است که یعقوب فرزندانش را می گفت : هیچ مایوس از رحمت حق نباشید ، یعنی اگرچه دست شما به گناه آلوده است ، اما یادتان باشد که در کنار خدایید و خداوند دریای رحمت و لطف و عنایت است.
البته انسان تا آنجا که می تواند باید جبران کند . به همین خاطر یعقوب ابتدا به فرزندان خویش میگوید : « ای پسران من ، بروید و یوسف و برادرش را بجویید » . و سپس فرمود : « و از رحمت خدا مایوس نشوید ».
"نا امیدی راخدا گردن زده ست" (مولانا)
"فلما دخلوا علیه قالوا یا ایها العزیز مسنا و اهلنا الضر و جئنا ببعضه مزجاه فاوف لنا الکیل و تصدق علینا ان الله یجزی المتصدقین"
چون بر یوسف داخل شدند ، گفتند : ای عزیز ، ما و کسان مان به گرسنگی افتاده ایم و با سرمایه ای اندک آمده ایم ، پیمانه ما را تمام ادا کن و بر ما صدقه بده ، زیرا خداوند صدقه دهندگان را دوست دارد .
و تو ببین چه کسانی امروز درخواست تصدق و صدقه می کنند ، همان کسانی که دیروز بالا بودند و یوسف پایین پایین یعنی ته چاه ، حالا باور می کنی که دنیا مثل چرخ و فلک است که می چرخد و آنکه بالاست فروآمده و آن که فرورفته بود بالا می آید .
این آیات به اندازهای بر اوضاع منطبق است كه كسانی كه میخواهند در شب قدر دعای قرآن را بخوانند و اسم اهل بیت را ببرند، وقتی به اسم امام آخر میرسند ، این آیه را مطرح میكنند كه برادران یوسف روز آخری كه دستشان از همه چارهها كوتاه شد به یوسف گفتند:
"یا ایها العزیزمسنا و اهلنا الضّر ... ان الله یجزی المتصدقین" ( یوسف ،88)
كار به درخواست صدقه رسیده است...
اینجا كه رسید غیبت برمیگردد:
قال هل علمتم ما ... جاهلون، قالوا أ انك لأنت یوسف قال انا یوسف و هذا اخی، قد منّ الله علینا.(یوسف ،89 و 90)
...انا یوسف و هذا اخی، یعنی اهل بیت و شیعیان. شیعه همه جا با اهل بیت و كنارشان بوده است. آنقدر این قوم وفادار است، آنقدر خدا شكور است كه هر جا اهل بیت را میآورد، وفاداران به اهل بیت را هم كنارش میآورد.
پ.ن. منابع در ابتدای نوشتار و همچنین در خلال مطلب ذکر شده...
گردآورنده: عارف خطیبی در وب نوشت بینات + سرمشق زندگی.
:: والسلام علی من اتبع الهدی ::